شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

نام ِ تو چیست ؟
شکوفه ؟ باران ؟ شوق ؟
هرچه هستی ،
نَسَب ِ تو به بهار می رسد ...


نویسندگان

رسالت !

دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۱۱ ب.ظ
من فکر میکنم که همه ی ما پیامبریم ، شاید بهتر باشد بگویم پیام آور ...

یک جورهایی میشود گفت همه مان یک رسالت ِ مشترک داریم ؛ رسالتی که شاید خیلی هامان انجامش را از یاد برده ایم !

قطعا ما برای کار کردن و پول جمع کردن و فقط لذت بردن از زندگی مادی به وجود نیامده ایم !

ما آمده ایم تا تعالی پیدا کنیم برای زندگی ابدی ، آمده ایم تا عقل و اختیارمان آزمایش شود .

من فکر میکنم راه ِ تعالی ما شناختن ِ خدا و شناساندن ِ او به همه ی مخلوقات است ...

شناساندن ِ همه ی او _ که جز خوبی نیست ... _ و این است رسالت ِ ما !

همه میدانیم که دست ِ آخر یک روزی رهسپار ِ دنیایی دیگر خواهیم شد ...

بالاخره یک روزی دست از این دنیا خواهیم شست و به جایی میرویم که دیگر پول و موقعیت های اجتماعی ارزشی ندارند ...

به جایی میرویم که کسی ما را با زیبایی چهره ولباس های مارک و ماشین ِ مدل بالا و خانه های لوکسمان نخواهد شناخت ...

جایی که حتی مادر از فرزند خودش سراغی نخواهد گرفت ...

جایی غریب که هیچ کدام از این چیزها که وابسته شان شدیم دستمان را نمیگیرند و تنهای تنهاییم ...

فقط یک چیز میتواند ما را کمک کند و آن رسالتی ست که انجام داده ایم ، اگر انجام داده باشیم ! ! !

ما مسئولیم ، ما همه مسئولیم در قبال ِ هر نفسی که از سینه بر میآید ...

ما مسئولیم تا به همه ی آدم های دنیا مهربانی بی حدّ ِ خدا را نشان بدهیم ...

و امان از روزی که برسد و ما فراموش کرده باشیم برای چه آمده ایم ... !

پس مهربان باشیم و بخشنده ،

تا رستگار شویم ...

+

                                               
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۱
شمیم ِ عشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی