شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

نام ِ تو چیست ؟
شکوفه ؟ باران ؟ شوق ؟
هرچه هستی ،
نَسَب ِ تو به بهار می رسد ...


نویسندگان

۷ مطلب با موضوع «نجوا» ثبت شده است

و من یتق الله یجعل له مخرجا ...

دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۵۴ ب.ظ

اینجا را گذاشته بودم برای روزهای خوب زندگی ام ... 

منتظر بودم سوت پایان دردهایم زده شود و از زمین تا آسمان را فرش لبخند پهن کنم و برایتان بنویسم از قلبی که لبریز از عشق و خوشحالی ست ؛ اصلا حواسم نبود به « و لقد خلقنا الانسان فی الکبد » !‌

حالا اما آمده ام بنویسم از تنهایی این روزهایم، از لحظاتی که مینشینم و از دیوار سفید روبه رویم میخواهم تمام اتفاقات گذشته را برایم بازخوانی کند...

به گلدانهای پشت پنجره میگویم برایم از روزهایی بگویند که صدای خنده هایم در این خانه می پیچید و چیزی از تلخی زهرآگین روزگار نمیدانستم...

راستش را بخواهید دلم برای خودم تنگ شده است. برای دختری که هر روز با انرژی فوق العاده اش خورشید را روشن می کرد و سهمگین ترین طوفان ها هم توان شکستن صبرش را نداشتند... 

دلم برای کسی تنگ شده است که برای هر چیزی که دلش میخواست داشته باشد می جنگید، از آن جنگ ها که حتی اگر هزار هزار بار شکست میخورد باز قد علم می کرد و تسلیم نمیشد ... 

فکرش را هم نمی کردم روزی بیاید که به تاریکی فکر کنم و برای چیزهایی که از دستشان دادم زانوی غم بغل بگیرم  اما امروز در اوج تنهایی می نشینم و برای تمااااام گذشته ام سوگواری میکنم ... 

عجیب دلم شکسته است و فقط امیدم به وعده ی کسی ست که خلف وعده نمی کند ... 

به قول #حامد_عسکری خدا لفظ آمده که « اگر بکن نکن های مرا رعایت کنی جایی که فکرش را هم نمیکنی به دادت می رسم و اگر به من توکل کنی به تنهایی برایت کفایت می کنم و عهده دار کارهایت خواهم شد و من برای هر چیزی اندازه ای قرار داده ام.»

پس ای که جز تو هیچ نیست و تنها تویی پروردگار آسمان ها و زمین و ای مهربان ترین مهربانان از تو می خواهم عهده دار من شوی که تویی تنها راهِ نجات ...

تنها امیدم تو بودی و هستی و خواهی بود ای فریاد رس فریاد خواهان که اگر اجابتم کنی هر آنچه درد است به لطف بدل می شود و هر‌ آنچه حال بد به بهترین حال تبدیل می شود... 

یا مقلب قلوب والابصار

حول حالنا الی احسن الحال ...

 

*به وقت هجده رمضان هزار و سیصد و نود و نه هجری شمسی 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۵۴
شمیم ِ عشق

بند نمی خورد دگر، این دو هزار و یک ترک ...

سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۷ ب.ظ

محبوب ِ من ... 

دیگر نه چشمی مانده که جای شکوه برایت ببارم ...

نه قلبی ، که همه چیز در پستویش پنهان شود!

دیگر منم و خودم! 

بی هییییچ حجابی 

و تویی و لطفت ... 

رو بر نگردان از من ... 

که گم شده در طوفانم ...

+

پ.ن: و من یتوکل علی الله فهو حسبهُ... 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۸ ، ۲۳:۳۷
شمیم ِ عشق

این سان مرا غمین مپسندم که بی کسم‌...

پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶ ب.ظ

خدایا...

چقدر تا تو راه مانده...؟

میترسم برسم اما به تو نرسم...

میترسم از نداشتن تو...

خدایا ...

دست بی کسی ام را فقط سمت تو دراز میکنم...

فقط سمت تو...

زین پس دیگران هر چه خواستند بکنند بکنند...

من تو را میخواهم...

و آیا خدا برای بنده اش کافی نیست...؟!

خدایا...

تنهایم مگذار...

+

رو سیاهم ولی امید بخشش دارم ز تو...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۳:۴۶
شمیم ِ عشق

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند....

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۶ ب.ظ

دلم تنگ است آقا جان...

تنگ نگاه مهربان شما...

کاش برسد آن روز که نیم نگاهتان روزی ام شود...

کاش برسد آن روز که خریدار غصه هایم باشید...

که بمیرم برایتان...

کاش ..

نمیدانم چرا هرچقدر بیشتر میدوم نمیرسم به شما...

نمیدانم چرا حس میکنم مرا نمیخرید...

بس که وجود پر گناهی دارم...

بس که پر است دلم از حب دنیا و اهلش...

آقای من...

بیا یک دم مهربانی کن...

خسته ام از دنیا و هیاهویش...

دلم رهایی میخواهد...

جانم به لب رسیده آقاجان...

یک دم...یک نظر... یک نفس... شما را آرزو دارم....

# آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند.....؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۴:۴۶
شمیم ِ عشق

نسیمی ز کوی تو می وزد در کوچه های شهر ...

پنجشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۳۹ ب.ظ

چند روز مانده تا محرمـت ؟؟؟

چند روز مانده تا عاشقی کردن هایمان ... ؟

تا سیاه کردن دل ها و بارانی کردن ِ دیده هایمان ... ؟

حسین جان .. 

دلتنگیم و هوای دلمان ابری ِ ابری ست .. 

کاش این محرم 

همراه ِ بوی اسفند و عطر چای های روضه ات 

آقایمان هم برسد و تمام شود همه ی این اخوالات بد ... 

شما برای ما دعا کن آقا..

مُردیم از بی کسی ... 


+ یا وجیه عند الله اشفع لنا عندالله ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۳۹
شمیم ِ عشق

نه خیلی نزدیک ...

پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۲۲ ب.ظ

از خودم خیلی دلگیر میشوم ...

وقتی میبینم انقدر سکون در زندگی ام موج میزند ... 

وقتی که میبینم تمام ِ جان کندن هایمان برای رسیدن به آن چه که در سر داشتم بیهوده بود ...

وقتی میبینم انگار دارم می بازم ... 

دلم میخواهد زمین دهان ِ مبارکش را باز کند و مرا به یکباره ببلعد که دیگر تاب ِ نگاه کردنهای صبورانه ی خدا را ندارم ... 

حتی تاب ِ دیدن و شنیدن ِ خیلی چیزها را ... و شاید نشنیدن ِ خیلی چیزهای دیگر را ... 

خسته ام ، شبیه شناگر ماهری که دست ِ بر قضا هنوز وارد آب نشده نفسش بند آمده است ... 

چند روز است دارم مدام با خودم فکر میکنم ، چرا ؟! چرا من نمیتوانم آن چیزی باشم که همیشه آرزویش را داشتم ؟ 

خدایا ! چه نوشته ای برایم که هر چه دعا میکنم میگویی نه ، همان که نوشته ام همان باشد .

نمیدانم اصلا این حرف ها را چرا آمده ام اینجا نوشته ام ؟ 

که یک سری آدم بیایند و بخوانند و سر آخر بگویند لایک ؟! 

یا بیایند و بگویند سری به ما بزن ؟ 

یا بیایند و بخوانند و اصلا این حرف های درهم و برهم را نفهمند و بروند ؟ 

یا اینکه بیایند بخوانند و بفهمند و همدرد شوند ؟! 

راستی ؟ این جا را فقط آدم ها میخوانند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!

من که میدانم تو هم میخوانی خدای مهربانم ... 

پس بخوان و ببین که بنده ی هیچت از تو کمک میخواهد ... 

دلش میخواهد مثل ِ تو باشد ... شبیه به تو ... نزدیک به تو ... 

میشود توانش را بدهی ؟! 

میشود دردی که سالهاست بر جانش نشسته را درمان کنی ؟ 

میشود دستش را بگیری و بلندش کنی ؟ 

میشود ؟؟؟

+

شرمساری

+


۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۲۲
شمیم ِ عشق

خبر آمد خبری در راه است ...

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ق.ظ

کاش خبر آمدنت برسد ... 

کاش یلدایمان بهاری شود.... 

کاش تو بیایی ... 

ای جان ِ زمین و آسمان ... 

زمان و زمین به تنگ آمده اند از غم ... 

ای به فدای اشک های دلسوزانه ات ... 

قلب ِ من به تنگ آمده از دلتنگی ، دلگیری ، تنهایی...

ببین دیگر درون سینه ام جایش تنگ شده ..

جان ِ همه عشاق فدایت 

یابن الحسن...

نگاه کن 

همه تو را میخوانند ... 

ای زیباترین آرزوی عالم ... 

کاش تو بیایی و غم از دل ببری ...

+

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد 

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد


+


اللهم عجل لولیک الفرج

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۶
شمیم ِ عشق