لب ببند و هیچ مگو ...
پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ب.ظ
این روزها برای تسکین روحم ...
برای آرامش دلم گهگاه قرصی...اشکی...نجوایی...
گاهی هم نتیجه گیری های منطقی به دادم میرسند...
آری نتیجه گیری...
همه ی مردها که حتما نباید عاشق زنشان باشند...
همه ی مردها که نباید همسرشان را دوست داشته باشند...
همه ی مردها که جانشان بسته به همسرشان نیست...
همه ی مردها که سینه سپر نمیکنند تا تکیه گاه اشکهای شریک زندگیشان باشند...
بعضی مردها ...
همه ی مردها که همسرشان را خیلی دوست ندارند...
شاید در حد یک گلدان گل ...که آبش بدهند و بخاطرش پرده ای کنار بزنند تا نوری بگیرد و همین...سالی یک بار هم خاکش را عوض کنند...
و حتی بعضی مردها فقط با همسرشان زندگی میکنند...
فقط زندگی میکنند ...
۹۶/۰۴/۱۵