شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

نام ِ تو چیست ؟
شکوفه ؟ باران ؟ شوق ؟
هرچه هستی ،
نَسَب ِ تو به بهار می رسد ...


نویسندگان

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

رفیق ِ من ...

سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۲۵ ب.ظ

میدونی رفیق ؟

ما آدم های بد، وقتایی که خوشحالیم، یا وقتایی که قلبمون از دلتنگی و دلگیری به درد میاد،

یا وقتایی که بهمون ظلم میشه و زورمون نمی رسه به طرف،

یا وقتایی که گیر ِ گیریم بلد نیستیم مثه شما از پس ِ خودمون بر بیایم !

بلد نیستیم با دورهمی و رستوران و موزیک زنده و رقص و سیگار و قهوه و دریا و جنگل حالمونو خوب کنیم...

 ما یه سال منتظر مونده بودیم تا محرمش بیاد و مست بشیم از بوی اسفند هیئت و عطر چایی دارچینی ایستگاه صلواتی.

ما یه سال صبر کرده بودیم تا محرم بشه و بریم بشینیم گوشه ی هیئت و بغض یک ساله مونو خالی کنیم...

ما وقتایی که دلمون از غصه مثه انار تیکه پاره شده، وقتایی که بهمون ظلم میشه،

صبر میکنیم تا وقتش برسه و بریم روضه ی ابالفضل بشنویم و توی تاریکی بلند بلند گریه کنیم ...

ببین رفیق،

ما یه ساااال صبر کرده بودیم محرمش بیاد و دلی سبک کنیم و درمون ِ دردمونو بگیریم ازش ...

انصاف نیست، به خودش قسم که انصاف نیست دلمون اینجوری سنگین بمونه ...

دِق میکنیم به خدا...

میدونی اوج ِ قصه ی دلتنگیمون کجاست ؟

وقتی شب می خوابی و وسط مشایه ای ولی حتی توی خوابتم بغض می‌کنی از دلتنگی و یقین

 داری که این فقط یه خوابه ...

ببین رفیق ...

ما اونقدرا هم بد نیستیم که پروتکل های بهداشتی حالیمون نباشه...

ولی دلمون بدجوری هوایی شده...

 می‌فهمی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۲۵
شمیم ِ عشق