شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

روزهای یک زندگی ...

شمیــمــ ِ عشـــق !

نام ِ تو چیست ؟
شکوفه ؟ باران ؟ شوق ؟
هرچه هستی ،
نَسَب ِ تو به بهار می رسد ...


نویسندگان

لب ببند و هیچ مگو ...

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ب.ظ

این روزها برای تسکین روحم ...

برای آرامش دلم گهگاه قرصی...اشکی...نجوایی...

گاهی هم نتیجه گیری های منطقی به دادم میرسند...

آری نتیجه گیری...

همه ی مردها که حتما نباید عاشق زنشان باشند...

همه ی مردها که نباید همسرشان را دوست داشته باشند...

همه ی مردها که جانشان بسته به همسرشان نیست...

همه ی مردها که سینه سپر نمیکنند تا تکیه گاه اشکهای شریک زندگیشان باشند...

بعضی مردها ...

همه ی مردها که همسرشان را خیلی دوست ندارند...

شاید در حد یک گلدان گل ...که آبش بدهند و بخاطرش پرده ای کنار بزنند تا نوری بگیرد و همین...سالی یک بار هم خاکش را عوض کنند...

و حتی بعضی مردها فقط با همسرشان زندگی میکنند...

فقط زندگی میکنند ...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۵
شمیم ِ عشق

نظرات  (۲)

بسیارزیبا
پاسخ:
نظر لطف شماست...
واقعا دلم گرفت.. بدجوری.. :(

چرا خب اینجوری میشه..؟
پاسخ:
زندگی ست ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی